ریسکها در تأمین مالی جمعی
مریم امین حاتمیثبت شده در تاریخ 1404/07/29 توسط مریم امین حاتمی

تیم سکوی اوج فاند همیشه در تلاش است تا محیطی امن برای سرمایهگذاری ایجاد نماید و پروژههایی را برگزیند که حداقل ریسک را برای سرمایهگذار دارا باشد، با این وجود ریسک همواره بخش جداییناپذیری در سرمایهگذاری محسوب میشود.
در این بخش به بررسی ریسکهای سرمایهگذاری در طرح های تأمین مالی جمعی خواهیم پرداخت:
ریسکهای تجاری و پروژهای
این دسته از ریسکها، هسته اصلی هر سرمایهگذاری را تشکیل میدهند و به این موضوع میپردازند که آیا تیم اجرایی قادر به ایجاد ارزش اقتصادی از طریق اجرای موفقیتآمیز ایده تجاری خود هست یا خیر.
1. ریسک شکست پروژه
این ریسک بنیادیترین چالش در سرمایهگذاری است. در تأمین مالی جمعی، سرمایهگذار پول خود را برای اجرای یک فعالیت مشخص (مثلاً خرید مواد اولیه، توسعه نرمافزار، یا ساخت یک خط تولید) تخصیص میدهد.
شرح تفصیلی: شکست پروژه تنها به معنای عدم تکمیل نیست؛ بلکه شامل تکمیل شدن با کیفیت پایینتر از استاندارد مورد انتظار یا تأخیرهای طولانی و پرهزینه نیز میشود. این شکستها اغلب ریشه در موارد زیر دارند:
· مدیریت ضعیف: عدم توانایی تیم در برنامهریزی، تخصیص منابع و حل مشکلات پیشبینی نشده.
· موانع فنی: روبرو شدن با چالشهای فنی که قابل حل نیستند یا نیازمند هزینهای بسیار بیشتر از بودجه اولیه هستند.
· مشکلات زنجیره تأمین: عدم دسترسی به مواد اولیه، قطعات یا نیروی کار مورد نیاز.
نتیجه برای سرمایهگذار: اگر پروژه شکست بخورد و ضمانت کافی (مثلاً ضمانتنامه بانکی) وجود نداشته باشد، سرمایهگذار با زیان کامل سرمایه و عدم دریافت هیچگونه بازدهی مواجه خواهد شد.
2.ریسک بازار
حتی اگر تیم پروژه، فعالیتهای خود را به طور کامل و با کیفیت بالا انجام دهد، بازار ممکن است محصول نهایی را نپذیرد.
شرح تفصیلی: این ریسک ناشی از تغییرات در محیط بیرونی شرکت است:
· رقابت: ورود ناگهانی رقبای بزرگتر یا عرضه محصولی مشابه با قیمتی بسیار پایینتر.
· تغییر سلیقه مشتری: منسوخ شدن ایده پروژه قبل از ورود به بازار یا تغییر سریع نیازهای مشتریان.
· اقتصاد کلان: تأثیر رکود، تغییرات نرخ ارز یا سیاستهای دولتی بر قدرت خرید مردم یا تقاضا برای آن محصول خاص.
نتیجه برای سرمایهگذار: در این حالت، اصل پول سرمایهگذار (به دلیل وجود ضمانتها) ممکن است حفظ شود، اما سود پیشبینیشده که بر اساس فروش و موفقیت در بازار برنامهریزی شده بود، محقق نخواهد شد.
3. ریسک مدل کسبوکار
این ریسک زمانی رخ میدهد که منطق درونی طرح تجاری متقاضی ایراد داشته باشد.
شرح تفصیلی: مدل کسبوکار فرضیاتی درباره نحوه ایجاد، ارائه و جذب ارزش دارد (مثلاً قیمت فروش، هزینه تولید، و حجم فروش). اگر این فرضیات نادرست باشند، مدل اقتصادی پروژه از هم میپاشد. مثالها:
· هزینههای بالا: هزینه تمامشده محصول به قدری بالا باشد که قیمت فروش نتواند حاشیه سود مطلوبی ایجاد کند.
· کانالهای توزیع ناکارآمد: عدم توانایی در رسیدن به بازار هدف با هزینه مناسب.
·نقطه سربهسر دور از دسترس: نیاز به حجم فروش بسیار زیاد برای پوشش هزینهها که دستیابی به آن غیرممکن باشد.
ریسکهای مالی و عملیاتی
این ریسکها بیشتر به مدیریت وجوه، تعهدات بازپرداخت و انعطافپذیری سرمایهگذاری مربوط میشوند.
1.ریسک نقدشوندگی
در تأمین مالی جمعی مبتنی بر مشارکت (بدهیمحور)، پول سرمایهگذار برای یک دوره زمانی مشخص و از پیش تعیین شده (مثلاً ۱۲ ماه) در پروژه قفل میشود.
شرح تفصیلی: این سرمایهگذاری مانند خرید سهام در بورس نیست که هر لحظه قابل فروش باشد. در اینجا، نقدشوندگی پایین است. سرمایهگذار باید مطمئن باشد که در طول مدت پروژه، به وجوه سرمایهگذاری شده نیازی نخواهد داشت.
نتیجه برای سرمایهگذار: در صورت بروز بحران مالی شخصی، سرمایهگذار نمیتواند به سرعت پول خود را خارج کند و مجبور است تا زمان سررسید (بازپرداخت) منتظر بماند. این مسئله فرصتهای سرمایهگذاری بهتر در بازههای زمانی میانی را نیز از او سلب میکند.
2. ریسک بازپرداخت و نکول
این ریسک، نقطه قوت و هدف اصلی وجود ضمانتها است.
شرح تفصیلی: نکول یعنی عدم توانایی متقاضی در پرداخت بدهی اصلی در موعد مقرر. حتی با وجود یک ضمانتنامه بانکی قدرتمند، ریسک به طور کامل صفر نمیشود، بلکه ماهیت آن تغییر میکند:
·ریسک ناشی از فرآیند اجرا: فعالسازی ضمانت و اجرای آن ممکن است به دلیل بروکراسی اداری یا مشکلات حقوقی، زمانبر باشد.
· ریسک کفایت ضمانت: اگرچه تضمین برای اصل سرمایه است، اما ممکن است در فرآیند نقد کردن وثایق غیر نقدی (مانند ملک یا سهام)، ارزش نقدشوندگی آنها کمتر از مبلغ تضمینشده باشد یا هزینه اجرای حقوقی بالا برود.
نتیجه برای سرمایهگذار: مطمئناً اصل سرمایه از دست نمیرود، اما سرمایهگذار متحمل تأخیر در بازپسگیری اصل پول خود میشود.
3. ریسک مالی مدیریتی
این ریسک به عدم مسئولیتپذیری مالی متقاضی و نحوه استفاده از وجوه جمعآوریشده اشاره دارد.
شرح تفصیلی: در بدترین حالت، متقاضی ممکن است عمداً وجوه را به فعالیتهای غیرمرتبط با پروژه اصلی انتقال دهد یا گزارشهای مالی غیرشفاف ارائه کند. این موضوع به طور مستقیم بر توانایی پروژه برای کسب درآمد و بازپرداخت تأثیر میگذارد.
اهمیت سکو: نقش سکو در اینجا بسیار حیاتی است. سکو باید با استفاده از نظارت مستمر و درخواست گزارشهای مالی دورهای و تطبیق آنها با برنامه اجرایی پروژه، این ریسک را به حداقل برساند تا از سوءاستفادههای احتمالی جلوگیری شود.
از سوی دیگر سکو برای هر طرح انتشار یافته یک طرح کسبوکار منتشر میکند که با مطالعه آن میتوانید نسبت به تمامی ابعاد، فرآیندها و ریسکهای طرح اطلاع حاصل فرمایید.
